سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش دو گونه است : در طبیعت سرشته ، و به گوش هشته ، و به گوش هشته سود ندهد اگر در طبیعت سرشته نبود . [نهج البلاغه]

احساس زیبا

مرا به ابتذال ارامش و خوشبختی مکشان. اضطرابهای بزرگ ? غم های ارجمند و حیرت های عظیم را به روحم عطا کن . لذتها را به بندگان حقیرت ببخش و درد های عظیم را به جانم ریز.
خدایا!
اگر باطل را نمی توان ساقط کرد می توان رسوا ساخت اگر حق را نمی توان استقرار بخشید می توان اثبات کرد طرح کرد و به زمان شناساند و زنده نگه داشت.
خدایا!
به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگیش سوگوار نباشم برای اینکه هرکس آنچنان می میرد که زندگی کرده است.
خدایا!
اتش مقدس شک را چنان در من بیفروز تا همه یقین هایی را که بر من نقش کرده اندبسوزد و انگاه از پس توده این خاکستر لبخند مهراوه بر لب های صبح یقینی شسته از هر غبار طلوع کند.
خدایا!
به هرکی دوست میداری بیاموز که عشق اززندگی کردن بهتر است و به هرکس که بیشتر دوست میداریش بچشان که دوست داشتن از عشق برتر است !
خدایا!
 تو را سپاس می گویم که در مسیری که در راه تو بر می دارم آنها که باید مرا یاری کنند سد راهم می شوند، آنها که باید بنوازند سیلی می زنند، آنها که باید در مقابل دشمن پشتیبانمان باشند پیش از دشمن حمله میکنند و ..... تا در هر لحظه از حرکتم به سوی تو از هر تکیه گاهی جز تو بی بهره باشم.

 




محمد رضا ::: چهارشنبه 88/4/17::: ساعت 12:47 عصر

خدایا!

من عشق به تو را هم از تو می خواهم وعشق به عاشقانت را وعشق رابه هر کاری که مرا به تو نزدیک کند

خدایا!

 مرا راهی ده که فقط به در خانه ی تو توانم آمد .
دستی ، که فقط در خانه تو توانم کوفت .


 

خدایا!

 من را چشمی ده که فقط گریان تو باشد وسینه ای که فقط سوزان تو .
به من نگاهی ده که جز رو ی تو نتوانم دید .
وگوشی که جز صدای تو نتواند شنید
خودت را معشوقترین من قرار ده . مرا عاشقترین خویش .


خدایا!

چشم جویبار عشق مرا به تماشای دریایت روشنی ده ،
مبادا دل من اسیر کوی دیگری شود و پیشانی محبت من بر خاک دیگری بساید .
خدایا مرغ دلم که در دام توست، مبادا که یاد آشیان دیگری کند .


خدایا!

همزمان بارشد گیاه محبتت در باغچه ی دلم هر چه هرزه گیاه هست از ریشه بخشکان .


 

خدایا!

نکند که روی از من بتابی ونشود که نگاه حیران مرا منتظر بگذاری
ای پاسخ دهنده و ای اجابت کننده
ای گل بخش دیگران از گل گلستان تو ای باغبان باغ رحمت ، ای عزیز و مهربانم ، ای خدای بی همتای من





محمد رضا ::: سه شنبه 88/4/16::: ساعت 5:58 عصر

مدار بدون باد - عرض جغرافیایی اسب
 Horse Latitude

نوشته : جعفر سپهری

در هر دو سوی خط استوا در عرض جغرافیایی حدود 35-30 درجه شمالی و 30-25 درجه جنوبی کمربند پرفشاری قرار گرفته است که یک دلیل خشک بودن این ناحیه و وجود صحراهایی همچون افریقا، کویر لوت، نوادا در نیمکره شمالی و کالاهاری و اتاماکا در نیمکره جنوبی وجود این کمربندهای پرفشار است. در اقیانوس‌ها هم این منطقه معروف به منطقه بدون باد معروف بوده، برای کشتی‌های بادبانی به منزله مانعی جهت دست‌یابی به سوی دیگر بوده است. دریانوردان و هواشناسان این منطقه را به نام عرض جغرافیایی اسب، Horse Latitude، می‌نامند. بنا بر گفته‌های فرهنگ‌های Americana و Britannica وجه تسمیه این نام یکی از سه صورت زیر است.

· کشتی‌هایی که از دریای کاراییب، فراورده‌های منطقه به ویژه اسب را به نیوانگلند می‌بردند، به دلیل نبود باد و به پایان رسیدن علوفه، اسب‌ها را در آب می‌ریختند و پیکرهای شناور و بیجان اسبان وجه تسمیه این منطقه بوده است.

· به دلیل فراوانی و پرورش اسب این منطقه به این نام معروف شده است.

· دریانوردان اسپانیایی می‌گفته‌اند که، بادهای این ناحیه همچون یک مادیان، پیش‌بینی‌ناپذیرند.

اما با توجه و مطالعه در کتاب تاریخ هردوت و برداشت جورج سارتون در کتاب تاریخ علم، ترجمه استاد احمد آرام،‌ اینجانب پیشنهاد زیر را مطرح می‌کنم:

با توجه به روایت هردوت می‌توان پنداشت که نخستین شخصی که به این مدار بدون باد رسید و آن را کشف کرد، ساتاسپ، دریانورد ایرانی بوده است. معنای لغوی واژه ساتاسپ، دارنده یکصد اسب است و پسوند اسب در بسیاری از نام‌های ایران باستان، از جمله، ویشتاسپ، گشتاسپ، جاماسب، بیوراسپ و ... به چشم می‌‌آید. پس از یورش بیگانگان، بسیاری از نوشته‌ها و نوشتارهای دانشمندان ایران، دستخوش نابود? گشت. اما این سفر دریایی شگفت‌انگیز و منطقه بدون باد، همواره در اندیشه و پندار دریانوردان، در هفت دریا، برجای مانده بوده است. اینچنین می‌توان انگاشت که دریانوردان این منطقه را به یاد کاشف و دریانورد ایرانی، منطقه ساتاسپ، می‌نامیده‌اند. این نام می‌توانسته از طریق اندلس مسلمان، به اسپانیا و به تمامی اروپا نفوذ کرده و سرانجام در دوران اقتدار دریایی اروپاییان، به ویژه انگلیسی‌ها، این منطقه با توجه به وجود واژه اسب horse در ریشه لغوی آن، به نام مدار اسبی و یا عرض جغرافیایی اسب؛ Horse Latitude، نامگذاری شده باشد.

ساتاسپ

به گفته هرودوت، در زمان فرمانروایی خشایارشا، ساتاسپ، خواهرزاده داریوش بزرگ، به اعدام محکوم شد. مادر ساتاسپ از خشایارشا خواهش کرد تا مجازات او را تغییر دهند و به مجازاتی که به گفته او سنگین‌تر از مرگ بود، محکوم کنند:

متن هرودوت:

"و او را مامور سازند تا دور افریقا بگردد و به خلیج عربستان (دریای سرخ) بازگردد. خشایارشا این را پذیرفت و ساتاسپ به مصر رفت، از مصریان کشتی و جاشو گرفت و بادبان‌ها را بر افراشت و از ستون‌های هرکول (جبل‌الطارق) گذشت. چون این ستون‌ها را پشت سر گذاشت و دماغه افریقایی سولئیس (راس‌الحدیق، عرض جغرافیایی 32 درجه و 40 دقیقه شمالی) را دور زد، به سوی جنوب به‌راه افتاد. ولی پس از آنکه چند ماهی بر دریا پیش رفت و هنوز راه درازی در پیش رو داشت، بازگشت و به سوی مصر رهسپار گردید. پس از آن به نزد خشایارشا رفت و سرگذشت خود را نقل کرد و گفت که در آن هنگام که در دورترین فاصله بوده است، مردمی کوتاه قد را دیده که با برگ خرما پوشاک خود را می‌ساختند، و هرگاه که وی و مردانش به ساحل نزدیک می‌شدند آن مردم از شهر خود به کوه می‌گریختند. وی و مردانش چون به خشکی پیاده می‌شدند، آنچنان که رسم ایرانیان است، هیچ بی‌عدالتی و نادرستی نکردند. علت اینکه مسافرت به دور افریقا را به پایان نرساند، بنا به گفته خود وی آن بوده است که به جایی رسیده بودند که دیگر کشتی رو به جلو نمی‌رفته و بر جای خود متوقف مانده بوده است."

این سفر که در زمان خود بسیار اعجاب‌انگیز بوده‌است و با کاوش‌های فضایی دهه 60 برابری می‌کند پرسش‌های زیر را مطرح می‌سازد:

ساتاسپ در کرانه غربی افریقا تا چه حد پیش رفته است؟

پس از گذر از سولئیس وی مدت چند ماه پیش‌راند تا به جایی‌که کشتی دیگر پیش نمی‌رفت و بر‌جای متوقف ماند رسید. آیا وی به راستی به منطقه بی‌باد استوایی، هم عرض با دماغه سبز (Cape Verde) رسیده بود، یا اینکه بادهای گرم و جریان دریایی رو به شمال در سواحل گینه مانع این کار شده بود؟

آیا عرض جغرافیایی بدون باد Horse Latitude مانع از پیشروی وی شد؟

با توجه به حرکـت‌های چندگانه محور زمین (رقص محوری، چرخه میلانکویچ، ...) و دگرگونی‌های آب و هوایی و اقلیمی، در 2500 سال پیش، این مدار به طور دقیق در چه عرض جغرافیایی قرار داشته است؟

و آیا برای Horse Latitude نام پارسی ساتاسپ ( دارنده یکصد اسب) که واژه اسب را هم در خود مستتر دارد، برای جایگزینی از هر نظر مناسب‌تر و شایسته‌تر از عرض جغرافیایی اسب نیست؟

ماخذ مورد استفاده : تاریخ علم جورج سارتن




محمد رضا ::: یکشنبه 88/4/14::: ساعت 2:23 عصر

 
هوای پاک با فناوری نانو
افزایش مشکل دی اکسید کربن در هوا یکی از مشکلات اساسی در سطح جهان است. امید می رود که با استفاده از کشف منابع جدید روزی برسد که از مصرف سوخت های فسیلی بی نیاز شویم و در هوایی عاری از دی اکسید کربن و انواع آلودگی ها تنفس کنیم.
 
 


افزایش مشکل دی اکسید کربن در هوا یکی از مشکلات اساسی در سطح جهان است. امید می رود که با استفاده از کشف منابع جدید روزی برسد که از مصرف سوخت های فسیلی بی نیاز شویم و در هوایی عاری از دی اکسید کربن و انواع آلودگی ها تنفس کنیم. فناوری نانو از جمله فناوریهایی است که به کمک حل این مسئله آمده است و این امکان را به وجود آورده است تا به سوی ساخت انرژیی ارزان تر و پاکیزه تر از سوخت های فسیلی نزدیک شویم.

محققان در دانشگاه ملی اوک ریج موفق به ساخت نانوکریستالی شده اند که ما را در داشتن هوایی پاک تر کمک می کنند. نانوکریستال درست مانند یک کاتالیزور عمل می کند، هنگامی که دی اکسید کربن هوا بر روی این نانوکریستال که دارای کادمیوم، سیلینیوم و ایدیوم است می نشیند، یک الکترون به دی اکسید کربن می دهد تا در مجاورت سایر اجزای دود واکنش نشان دهد و بی ضرر شود. اگر فیلترهای متشکل از این نانوکریستال ها را بتوان با قیمت مناسب تری ساخت و آنها را در دودکش ها نصب کرد می توان تا حد زیادی از انتشار و خروج دی اکسید کربن در هوا جلوگیری کرد.
ذره معلق مضرر دیگری که دانشمندان امیدوارند تا با استفاده از نانوکریستال بتوانند آنرا خنثی و یا از بین ببرند، بخار جیوه است. تجهیزاتی که با زغال سنگ کار می کنند از مهمترین عوامل تولید بخار جیوه و انتشار آن در هوا هستند. یک روش جلوگیری از انتشار جیوه، استفاده از نانوکریستال های اکسید تیتانیوم است که بخار جیوه را می توانند به اکسید جیوه جامد تبدیل نمایند.
اگر تاکنون در ترافیک در مجاورت اگزوز و یا دود اتوبوس و یا یک کامیون قرار گرفته باشید حتما اکسید نیتروژن را استشمام کرده اید. موتورهای دیزلی (گازوئیل سوز) از جمله مهمترین منابع آلوده کننده هوا با اکسیدهای نیتروژن می باشند.

شرکت بیوفرندلی با کمک آژانس حفاظت محیط زیست و دریافت کمک مالی از ایالت تگزاس، موفق به ساخت نانوکریستالی شده است که با افزودن آن به گازوئیل می تواند از تولید اکسید نیتروژن جلوگیری کند و سبب شود تا سوخت کامل بسوزد.
تصور نکنید که صنایع تولید تمیز مانند صنایع تولید تراشه های کامپیوتری به عنوان آلوده کننده های محیط زیست به شمار نمی آیند بلکه برعکس این صنایع به علت استفاده از مواد شیمیایی آلی در فرایندهای تولید منشا تولید بخارات آلی هستند که خود مضرر می باشند. محققان آزمایشگاه ملی شمال غربی اقیانوس آرام در حال بررسی نانوموادی هستند که با استفاده از آن در فیلترها می توانند از انتشار بخارات آلی این دسته از کارخانجات جلوگیری کنند.

شاید در آینده نه چندان دور دیگر چیزی در خصوص میزان آلودگی های هوا در اخبار روزانه نشنویم تا با خیالی آسوده بتوانیم در هوایی پاک تنفس کنیم.



منبع : nanoclub.ir



محمد رضا ::: یکشنبه 88/4/14::: ساعت 1:9 عصر

گاندی در لغت به معنای صلح و آرامش است. منارزه حماسی او برای متحد کردن مردم هندوستان برای اینکه یک حکومت مردمی داشته باشند بی نظیر است. فرزانگی و دوراندیشی این مرد بزرگ انسان را به تحسین وادار می کند. در این متن تعدادی از اثر گذارترین سخنان گاندی آشنا می شوید

ضعیف هیچگاه نمی تواند ببخشد (چون قدرت تنبیه ندارد) بخشش برای موجود قوی است (تا در عین قدرت تنبیه یا انتقام ببخشد).

ارزش زندگی بیش از آن است که به سرعت از آن گذر کنیم

تغییری را که آرزو داریم در دیگران ببینیم ابتدا باید در خود ایجاد کنیم

بهترین راه پیدا کردن خود در این است که خود را وقف خدمت به دیگران بکنید.

هر گاه انگیزه شخصی مورد تردید واقع شود همه اعمال او لکه دار می شود

پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی

تمامی گناهان ، نهانی صورت می گیرد ، آن لحظه ای که درک کنیم خداوند حق بر افکار ما گواه است
شاید رها و آزاد شویم

هیچ چیز نمی تواند مانع آن شود که به همسایگان خویش در ماورای مرزهای خود نیز خدمت کنیم

خود را قربانی کنیم بهتر است تا دیگران را

این مرزها را هرگزخداوند به وجود نیاورده است

من به کسانی که از مذهب خود با دیگران سخن می گویند و تبلیغ می کنند مخصوصاً وقتی که منظورشان این است که آنها را به دین خود در آورند هیچ اعتقاد ندارم ، مذهب و اعتقاد با گفتار نیست بلکه در کردار است
و در این صورت عمل هر کس عامل تبلیغ خواهد بود

من از محدودیتها و نارساییهای خود آگاهم و این آگاهی تنها مایه قدرتم می باشد
آنچه در زندگی خود انجام داده ام بیش از هر چیز دیگر در نتیجه اطلاع و قبول محدودیتها و نارساییها بوده است

تنها از طریق عشق است که می توانیم به حقیقت برسیم ، زیرا خداوند ، نه تنها حقیقت است
بلکه عشق نیز هست ، در نتیجه ، بدون عشق به حقیقت ، هیچ تجربه ای از حقیقت وجود نخواهد داشت
به بیانی دیگر اگر می خواهیم روزی شاهد نفوذ حقیقت در تمامی جهان باشیم
باید به جایی برسیم که کم اهمیت ترین موجود جهان خلقت را به اندازه خود دوست بداریم
و برای رسیدن به چنین جایی ، نباید از هیچ یک از ابعاد زندگی بگذریم

انسان نمی تواند در حوزه ای از زندگی خود با درستی و صداقت عمل کند
در حالی که در سایر حوزه های زندگیش آلوده نادرستی هاست ، زندگی ، واحدی تجزیه ناپذیر است
چیزی در درونم مرا وا می دارد رنج خود را با صدای بلند فریاد کنم ، من نیک دانسته ام که چه باید بکنم
آنچه در درونم هست و هرگز فریبم نمی دهد
اکنون به من می گوید: باید در مقابل تمام دنیا بایستی حتی اگر تنها بمانی
باید چشم در چشم تمام دنیا بدوزی حتی اگر دنیا با چشمان خون گرفته به تو بنگرد
ترس به دل راه نده. به سخن آن موجود کوچکی که در قلبت خانه دارد اطمینان کن
که می گوید: دوستان همسر و همه چیز و همه کس را رها کن
و فقط به آنچه برایش زیسته ای و به خاطرش باید بمیری شهادت بده

وظیفه ما نیست که خطای دیگران را جستجو کنیم وبه قضاوت درباره دیگران بنشینیم
ما باید تمام نیروی خویش را برای قضاوت در کار خودمان صرف کنیم
و تا وقتی که حتی یک خطا در خود می بینیم حق نداریم که در کار مردم دیگر دخالت کنیم

 پیوند و ارتباط میان بدن و اندیشه ما به قدری نزدیک است که اگر هر یک از آنها از نظم عادی و موزون خود خارج شوند تمامی دستگاه زندگی از آن آسیب خواهد دید. از این موضوع نتیجه گیری می شود که اساس سلامت به معنای واقعی کلمه داشتن شخصیت و خصال پاک و منزه است و می توان گفت که تمام اندیشه های زشت و شهوات پلید صورتهای مختلف بیماری هستند

ماهاتما گاندی میگوید: 

هفت چیز انسان را از پای در می آورد و هلاک میسازد:
1- سیاست بدون شرف
2- لذت بدون وجدان
3- پول بدون کار
4- شناخت بدون ارزشها
5- تجارت بدون اخلاق
6- دانش بدون انسانیت
7- عبادت بدون فداکاری

 

من فکر می کنم باید بین خشونت و نفرت تمایز قائل بشیم.

دفاع از خود و مبارزه با متجاوز و زورگو، کاملا لازم هست و شاید در مواردی هم لازم باشه که این مبارزه قهر آمیز باشه.

ولی باید تا جایی که می تونیم، با نفرت مبارزه کنیم.

نفرت، بیشتر از همه خود ما رو نابود می کنه.

 محبت نیرومندترین قدرتی است که جهان در اختیار خود دارد
و در عین حال ساده ترین نیرویی است که بتوان تصور کرد

حقیقت داروی تلخی است که ثمرات شیرینی دارد




محمد رضا ::: شنبه 88/4/13::: ساعت 11:38 عصر

<      1   2   3   4   5   >>   >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 22


بازدید دیروز: 1


کل بازدید :73150
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<